- ۹۹/۰۳/۱۰
- ۶ نظر
از خونه میزنم بیرون ،کلاسم دیر شده پس با عجله سمت خیابون میرم لحظه ای سرمو بالا میگیرم و متوجه اسمون میشم!ترکیبی از رنگای صورتی و نارنجی با ابرای پنبه ای که همه جا پخش شدن. لبخندی رو لبم میاد:"وای خیلی قشنگه."نمیتونم ازش چشم بردارم
بعد از چند لحظه از اون خلاء بیرون میام ، به ادما نگاه میندازم تا ببینم کس دیگه ای هم متوجه این اثر هنری شده یا نه؟ خیلی عجیب بود ولی هیچکس! همه با قیافه های جدی تند تند به این طرف و اون طرف میرفتن.
با خودم گفتم :"اوه پس بزرگسالی یه همچین چیزیه. درگیری هات اینقدر زیاد میشه که دیگه اهمیتی نداره برات بالا سرت چی میگذره، اهمیتی نداره امروز هوا چه قدر خوبه یا اینکه گلی که از کنار پیاده رو غنچه کرده چه جلوه جالبی داره، اهمیت نداره ماه امشب چه قدر درخشانه یا چند تا ستاره رو به خاطر نور زیاد شهر داری از دست میدی! اهمیت نداره نوری که از بین برگای درختا به زمین میتابه با گربه ی نارنجی که وسط برگای پاییزی داره به خودش کش وقوس میده چه هارمونی قشنگی ایجاد کرده. یه روز این قدر درگیریات زیاد میشه که دنیای اطرافت رنگ میبازه... یه روز منم اینشکلی میشم نه؟ میدونم چیزیه که نمیشه ازش فرار کرد و هر چی میگذره حسش میکنم، که انگار چیزی درونم میمیره ...شوق کودکی."
امیدوارم من 20 ساله بتونه تا مدت بیشتری این حس های قشنگو تجربه کنه و به این زودی تو زندگی و مشکلاتش غرق نشه:) ده روز از تولدم میگذره تا الان همه چیز خوب بوده برعکس بقیه فعلا دچار بحران نشدم مسیرم مشخصه و میدونم تا حدی که دارم چیکار میکنم فعلا به همین راضی ام✨😅 بالاخره حس میکنم واقعا بزرگ شدم (همون اصطلاح خانومی شدی برای خودت رو الان حس میکنمXD)
بچه هایی که بیشتر تو بیان هستین، میدونین چرا موقع نوشتن یه ارور (this form is not secure. autofill has been turned off.) همش کنار صفحه زده و نمیذاره پیش نمایش متنمو تو وبلاگ ببینم:"
امروز 22/6/1402 دقیقا یک سال از اخرین پستم میگذره :)
خیلی اتفاقی بعد مدت ها اومدم به اینجا سر بزنم که متوجه تاریخ اخرین پستم شدم پس فک کردم جالب میشه اگه بیام یه بروزرسانی از خودم بدم.
البته نمیدونم کسی هست که هنوز بخونه یا نه
اون موقع خیلی ناامید شده بودم از اینجا و حس میکردم دیگه کسی اینجا نیست که بخواد حرفامو بخونه
الان اوضاع چطوره؟ اون موقع خیلیا میدیدم که دارن خدافظی میکنن و واقعا جو بدی بود
پارسال ازونجا که اولین تجربم از مدرسه نرفتن بود دو سه ماه اول فقط ریلکس کردمو فیلم دیدم و سعی کردم نهایت لذتو از مدرسه نرفتن ببرم XD بعدش خیلی یهویی رفتم سر کار و با سختی فراوان تونستم برای خودم یه لپتاب خفن بخرم :"))) هر چند که بد شانسیای من از همینجا شروع میشه
بعد خریدش فهمیدم این قدر جدیده که ویندوز10 نصب نمیشه روش بعد دیدم شت چه زود شارژ خالی میکنه و کلی چیز دیگه که منو زده کرد ازش ازونور از عید تا حالا کلی بلا ملا سرم اومد که بهم ثابت کرد امسال سال بدشانسیمه=(
به هر حال گذشت و منم با لبتابم قهر بودم تا امشب که طی یه حرکت ناگهانی برش داشتم و شروع کردم به حل کردن مشکلاتش و بعد 4 ساعت طاقت فرسا درست شد یه سری چیزاش و اکنون هم در خدمت شما هستم خسته و کوفته و ساعت 6 صبحه الان^^
این مدت حسابی دارم از خودم کار میکشم هم باشگاه میرم هم کلاسای ICDL هم زبان انگلیسی هم المانی
امسال نسبت به پارسال احساس عادی تری دارم به مهر و مدرسه نرفتن انگار بزرگ شدم و بیشتر به هدفایی که دارم فکر میکنم احساس واقعا عجیبیه ولی خوشحالم که بالاخره دارم با بزرگ شدن کنار میام
فعلا تا همین جا باشه تا ببینم مدتی که نبودم اینجا چه اتفاقایی افتاده:) حتما برام کامنت بزارین و از حال و احوالتون با خبرم کنین دلم حسابی براتون تنگ شده
تا بعد👋
خوشحالم که ستاره های روشن وبلاگاتونو میبینم:)
نمیدونم اینجا از دفعه قبل خالی تر شده یا نه ولی به هر حال سلاام من باز بعد کلی اومدم:)
راستش انگیزه ای نداشتم برگردم چون اینجا خیلی سوتو کوره ولی گفتم باز حالا یه امتحانی کنم شاید بچه ها برگشته باشن
وای جدی تابستون داره تموم میشه و من وارد اولین پاییز عمرم میشم که هیچ چیز مربوط به مدرسه توش نییست
باورم نمیشه هق. بالاخره بعد ۱۲ سال میتونم با وقت ازادم کاری که دلم میخوادو کنم:))))
و بلههه به عنوان اولین کار مفیدم میخوام چند تا زبانو با هم یاد بگیرم و اومدم ازتون راهنمایی بگیرم یه کوچولو
راستش یه جورایی استرس دارم چون میگم نکنه با هم شروعشون کنم زده شم نکنه وسط راه ول کنم نکنه با این کار بددتر درجا بزنم و اُور ثینک هایی از این قبیل
خوشحال میشم اگه به چند تا زبون مسلط هستین یا تجربه خوندن چند تا زبون با همو دارین برام تعریف کنین که چطوری شروع کردین و چطور پیش رفت و روش برنامه ریزیتون براش چی بود:) یا در کل اگه منبعی کانال یوتیوبی تلگرامی پیجی چیزی خلاصه سراغ دارین بهم بگین
ماچ به کله هاتوووون💚
Polyglot یا چند زبانگی اصطلاحیه که به کسایی که به چند تا زبون مسلط ان میگن حالا من که به این لول نرسیدم ولی خب شروع خوبیه براش:) فعلا انگلیسی،کره ای و المانی رو دارم میخونم
بهم روحیه بدین هق (。•́︿•̀。)
با یه نگاه کلی به وبلاگایی که دنبال میکردم و دنبالم میکردن منو فهمیدم خیلیاشون از بیان رفتن ...یا رفتن تلگرام یا کلا بدون هیچ نشونه ای غیبشون زده:(
خیلی ناراحت کنندست برام اینجا همیشه حس خوبی بهم میده ولی انگار داره خیلی خلوت میشه کاش بازم برگردن
شاید به خاطر امتحانا یا کنکور باشه ولی امیدوارم باز شلوغ بشه اینجا و کلی وبلاگ جدید ببینیم
+راستی اگه وبلاگ خوب میشناسین به منم معرفی کنین این مدت که نبودم از خیلی چیزا جا موندم فک کنم:"
تو عید کتاب «من پیش از تو» رو شروع کردم خیلییی قشنگه قلبم با هر فصلی که تموم میکنم اکلیلی میشه . تا الان نصفشو تقریبا خوندم و فیلمشم ندیدم برای این که کتابشو اول بخونم ولی به شدت از ته داستان میترسم یعنی قشنگ میدونم اگه این دو تا به هم نرسن یه غممم عجیبی کل وجودمو فرا میگیره:) (اسپویل نکنینا) وای واقعا حوصله و با انگیزه بودن کلارکو تحسین میکنم ولی به نظرم شانسم اورد که ویل وا داد پیشش وگرنه حس میکنم رابطشون درست بشو نبودXD خیلییی زوج کیوتی میشن ولی:) نمیخوام به اخرش فک کنم...
اه به هرحال که فعلا نمیتونم بخونمش نزدیک امتحاناعه
وای این روزا درس خوندن سخت تر از همیشه ست از اون موقعیت هاست که میای درس بخونی میبینی گل قالی هم از کتاب جلوت جذاب ترهXD خوبی امسال اینه که استرس ندارم برای امتحانا نمیدونم چرا ولی نمیترسم اگه نمره هام بد بشن انگار فقط میخوام قبول شم هیچی دیگه مهم نیست
+ راستی بعد این همه گفتم یه خونه تکونی کنم اینجا :› قالب جدید چطوره؟ رنگش اذیت نمیکنه؟
اهم... سلام•-•*
میدونم میدونم یه سال نبودم
(وای باورم نمیشه این قدر زود گذشت)
ناراحتم که اینجارو داشتم فراموش میکردم، امشب اومدم یکم اینجا گشتم و با دیدن پستای قدیمیم حس عجیبی بهم دست داد انگار داشتم دفترچه خاطراتمو میخوندم و اینکه چند روز پیش تولدم بود و یهویی یاد اینجا افتادم که عههه من پارسال همچین روزی اومدم و اینجا یه پست گذاشتم و خلاصه اینجوری شد که گفتم بیامو یه سلام علیکی کنم خدمتتون بگم من برگشتم(البته دارم برای امتحانای پایانی میخونم و بعد اون دیگه واقعنی برمیگردم😁)
دنیای بزرگترا ترسناک نیست به نظرتون ؟
پر از غم ،دروغ،دو رویی، از پشت خنجر زدن، قضاوت کردنا ، تنهایی ، پر مشکل ،مسئولیت های کمر شکن و خیلی چیزای دیگه
طبیعیه که به عنوان یه نوجَوون(یا جَوون) از بزرگ شدن وحشت دارم؟
هر چی که بزرگ تر بشی میفهمی نباید خودت باشی باید فکر منافع خودت باشی تو دنیای بزرگ ترا انگار محبت بدون توقع معنی نداره ،این که دوستا باید پشت هم باشن معنی نداره ...
رسما هر کی داره راه خودشو میره
با خودم میگم شاید ادم بزرگایی که من دارم هر روز میبینم زیادی سمی ان ؟! نمیدونم واقعا
فکر کردن به این که یه روزی شاید خودمم مثل اینا بشم برام وحشتناکه یه سری ادم رها شده ی تنها که بی هدف فقط سعی میکنن زندگیو سر کنن و اگه بخوای پای دردو دل هر کدوم بشینی تهش از غصه دق میکنی
چرا این دنیا این قدر مریضه؟؟ :(
جونم براتون بگه از خوبیای خوندن روان شناسی اینه که میفهمی چته
مثلا امروز فهمیدم اکثر مواقع سبک تصمیم گیریم "سبک اجتنابی۱*" ـه که احتمالا به خاطر اینه که یه جورایی به "درماندگی آموخته شده۲*" دچارم (که چیزای خوبی نیستن)
و الان ساعت یک شبه و منم دارم دنبال درمان این موضوع میگردم
ಥ‿ಥ
خیلی خب امروز(۵اردیبهشت) ۱۷ ساله شدم رسما ولی خب چون پنج ماهه که خودمو ۱۷ ساله میدونم(واسش هیجان داشتم خب XD) حس نکردم که تولدم بوده
تا اینکه حجم زیااادی از تبریکا بهم هجوم اوردن و حالا دارم با خودم میگم اوه جدی جدی ۱۷ سالم شده:"
بزرگ شدن حس عجیبی به ادم میده
یا فقط من اینجوری ام؟
جدیدا حس میکنم دارم خیلی عوض میشم
ازفیلمو سریال فاصله گرفتم،
دغدغم از بازدیدا و سربازی رفتن اکسو تبدیل شده به مشکلات کشور و حق و حقوق زنان!!!
حس میکنم خیلی دارم گیج میشم
دارم به چیزایی که بهشون باور داشتم شک میکنم و نمیدونم نشونه خوبیه یا نه!
حتی دارم جدیدا اهنگای فارسی گوش میدم چیزی که صد سال سیاه فکر نمیکردم دیگه سمتش برم 😐😂
همه چیز خیلی عجیب شده کلا
خودمم عجیب شدم :/ چه بلایی داره سرم میاد:/
اینا نشونه بزرگ شدنه؟ :/ اگه اره من نمیخوام بزرگ شمممم
راستیییی عیدتون مبارککک
سلام بچه ها خوبین؟ ^^
خـــب من برگشتم با یه پست که خیلی وقت بود تو فکرم بود بذارمش \(^o^)/
یسس و بالاخره
خیلی خب قضیه از این قراره ، این پست قراره جایی باشه که به هم فیلم معرفی کنیم ( فیلم ، سریال ، انیمه ... هر چی که ارزش دیدن داره:)) یه جا که هر وقت خواستیم چیزی ببینیم بیایم بهش سر بزنیم
خودمم چند وقت یه بار میام اینجا فیلمایی که خیلی دوس داشتمو بهتون معرفی میکنم ^^
*فقط یه نکته : جان من اسپویل نکنین یا اگه میکنین یه هشداری چیزی بدین قبلش حیفه به خدا فیلمو اسپویل شده ببینیم :"
(اسپویل =لو دادن اخر داستان)
هوم همین دیگه (◍•ᴗ•◍)
فیلمامو همین جا دیگه کلا معرفی میکنم بهتون ولی اگه دیدم دلم میخواد بیشتر از یه معرفی ساده راجع بهش حرف بزنم براش پست جدا درست میکنم=}
چیزایی که تا الان براشون پست گذاشتم :
بیاین فیلم خوب ببینیم^^ منتظر کامنتاتون هستم ^----^