DAY AFTER DAY

روزمرگی های من^^

DAY AFTER DAY

روزمرگی های من^^

راستش قرنطینه حسابی به مزاجم خوش اومده و دارم حسابی کیف میکنم ولی میدونین... انگار یه چیزی کمه...شاید به خاطر اینه که قبلا در روز حداقل صد نفر آدم میدیدم ولی الان خودمم و خودم ...توی اتاق نشستم روزا فیلم میبینم و شبا که بسته شبانم فعال میشه نت گردی میکنم ...

به مدرسه فکر میکنم، به دوستایی که اندازه یه تابستونه ندیدمشون و در حد چی دلم براشون تنگ شده

جوری که مغزم برنامه ریزی شده  من الان باید توی مدرسه باشم و با دوستام سر این که امتحان چه قدر زیاده غر بزنم D": ولی ببینین چی شده :) تابستون واقعی تازه الان شروع شده!

حس میکنم تنظیماتم به هم ریختهXD

موندم از اینکه آرزوی دیرینم ( آرزوی تعطیلاتی طولانی تر از تابستون) برآورده شده از خدا ممنون باشم یا واسه این که زندگی چه قدر تکراری و یکنواخت شده شکایت کنم :)

از طرفی دلم نمیخواد این تعطیلات تموم شه و از طرفی دلم واسه همه تنگ شده؛ واسه آدما ، واسه سال پایینی هایی که تو زنگای تفریح مدرسه رو میزاشتن رو سرشون،واسه معلمای پایه ای که از زنگ درسیشون میزدن تا مارو ببرن دریا، واسه بوفه مدرسه که هیچ وقت جای سوزن انداختن نداشت، واسه زنگای ورزش که سر این که چه اهنگی بزاریم دعوا میکردیم، واسه وقتایی که دسته جمعی کف حیاط مدرسه منشستیم و مافیا بازی میکردیم، واسه اون کولره که بادش همیشه رو من بود و باعث میشد از سرما یخ بزنم و واسه... واسه همه چی ... اره دلم واسه همه ی اون چیزای مسخره تنگ شده :") 

 

من خودم یه آدم خونه نشینم و قطعا با وجود تعطیلات خیلی خارج از تصورم داره بهم خوش میگذرهXD  ولی بازم انگار یه چیزی کمه... :)

  • ~sara~

نظرات  (۴)

  • Who The Hell !? 🚬
  • دقیقا همینطوریه ک میگی :]

    پاسخ:
    :)
  • sᴀᴇʙʏ ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ
  • دقیقا یه چیزای کمه.ولی میدونین من اصن تحمل این بچه های کلاسمونو ندارم خیلی رومخن=_=همین تو خونه بمونم راحت ترمXD

    پ.ن:یه حسی بهم میگه مثل بکهیون شدی که دوست داری خونه بمونیXDمنو میگه ها.منم دوست دارم تو خونه بمونم ای دونت نوXD

    پاسخ:
    پس واسه تو خیلی خوب شد XD

    + دقیقا XD  منم عاشق خونم مخصوصا اگه نت و فیلم داشته باشم محشر میشه دیگه XD

    اتفاقا منم همیشه آرزو می کردم که ازینایی باشم که تو خونه درس می خونن:| ولی این شرایط که پیش اومد متوجه شدم آدمش نیستمXD

    پاسخ:
    منم یه وقتایی جو گیر میشم ازین حرفا میزنم ولی تهش میگم نه بابا منو چه به این کارا XD

    برای صاحب بوفه که هرطرف میرفتی به اونوریا تغذیه میداد .. 

    برای پشت مدرسه که هروقت بارون میومد پر اب میشد

    برای اون چیز خاکستریایی که چسبوندن رو پله ها و وقتی داری با عجله میری بالا یهو گیر میکنی مغزت میپاشه رو زمین

    برای نگهبان دم در که صبحا انگار مال و اموالشو بالا کشیدی

    برای اون یخچال بی مصرف توی کلاس شما که توی برق نبود هیچوقت ولی همیشه خنک بود

    برای وقتایی که سیستمای صوتی مدرسه رو عوض میکردین و همه جا یه صدایی میپیچید و معلم نمیتونست درس بده

    برای اون سرودی که سال پایینیا اجرا کردن یهو صدای یکیشون گرفت

    برای تو

    برای توی احمق

    برای خودمان که به پت و مت معروف بودیم

    پاسخ:
    هق هق :))) 
    دقیقا دقیقا 

    بیشتر از همه هم دلم واسه تو تنگ شده:")))) 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی